مســــــــــــأله تکفیر
رساله : مســــــــــــأله تکفیر
نوشته: استاد محمد ناصر الدین آلبانی رحمه الله
بخــــــش (اوّل)
ــــــــــــــــــــــــــــــ ـ
ستایش شایسته و از آن معبود به حقی است که ما ستایشش گفته ، از او کمک خواسته و از او طلب آمرزش می کنیم، و از شرور و بدیهای خودمان و کردار زشت و بدمان به الله پناه می بریم، هر کسی را که الله هدایت می نماید برایش گمراه کننده ای نیست و هر کسی را که او گمر اه می کند برایش هدایت دهنده ای نیست وگواهی می دهم که بجز الله دیگرمعبود به حقی نیست اویکتا و بی شریک است و گواهی می دهم که محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده الله است.
اما بعـــــد:
همانا مسأله تکفیر بطور عموی (نه برای حکام تنها؛ بلکه برای ملتها و رعیتها نیز) یک فتنه ی بسیار بزرگی است که باعث ایجادش یکی از گروهای اسلامی قدیمی مشهور به خوارج بوده است،و با اسف شدید برخی از داعیان ومتحمسان گاهی با نام قرآن وسنت پا را فراتر از دستورات قرآن و سنت می گذارند (و دچار فتنه تکفیر می شوند).
سبب اصلی این جریان به دو چیز باز می گردد:
یکی ازآن دو سبب: کم علمی (این افراد) است.
و سبب دومی: که بسیار مهم نیز می باشد این است: که این (تکفیریها) دین را برابر با قواعد شرعی که اساس و بنیاد دعوت درست اسلامی بر او نهاده شده یاد نگرفته ونفهمیده اند (قواعدی) که خروج از آنها در حقیقت باعث انحراف تمام گروهای منحرفی شده که از جماعت و (طائفه منصوره) بیرون شده اند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در احادیث زیادی از آن تعریف و تمجید نموده است و بلکه پروردگار عزوجل ما بیان نموده که هر کس از آن (جماعت و طائفه منصوره) بیرون شوداو با الله و رسولش سر مخالفت بر داشته است.
و این مطلب در این گفته الله عز وجل چنین آمده است:
وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیراً (سوره نساء آیه 115)
ترجمه : و هر کس که با پیامبر مخالفت و دشمنی می کند ، بعد از آن که هدایت برایش روشن شده است ، و ( راهی ) علاوه از مؤمنان در پیش می گیرد ، او را به همان جهتی که دوستش داشته است رهنمود می گردانیم و به دوزخش داخل می گردانیم ، و دوزخ چه بد جایگاهی است !
این جریان برای اهل علم واضح و روشن است که الله متعال تنها نگفته ؛(هر کس با رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بعد از واضح شدن هدایت برایش؛ مخالفت کند)، بلکه بهمراه مخالفت با رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پیروی از غیر راه مؤمنان را نیز مطرح نموده است و فرموده: وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیراً (سوره نساء آیه 115)
ترجمه : و هر کس که با پیامبر مخالفت و دشمنی می کند ، بعد از آن که هدایت برایش روشن شده است ، و ( راهی ) علاوه از مؤمنان در پیش می گیرد ، او را به همان جهتی که دوستش داشته است رهنمود می گردانیم و به دوزخش داخل می گردانیم ، و دوزخ چه بد جایگاهی است !
پس پیروی از راه مؤمنان و پیروی نکردن از راه آنان از جهت مثبت و منفیش بودنش یک جریان بسیار مهمی است لذا هر کس از راه مؤمنان پیروی نمود: او به نزد پروردگار جهانیان ازنجات یافتگان است و هر کس مخالف راه مؤمنان باشد : برایش جهنم کافی است و بدجایگاهی است.از همین جاست که گروهای بسیار زیادی در گذشته و عصر حاضر گمراه شدند زیرا آنان تنها به این بسنده نکردند که خود را ملتزم به رفتن برراه مسلمانان واقعی ندانستند بلکه (مزید برآن ) بر عقلهایشان سوار شده ودر تفسیر قرآن و سنت ازخواهشاتشان پیروی نموده اند و سپس بر آن نتائج بسیار خطرناکی را بنا نموده و از آن طریقه و روشی که سلف صالح رضی الله عنهم اجمعین برآن بودند؛ بیرون شدند.
وبراین قسمت از آیه (وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ) در احادیث صحیح و زیادی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بسیار زیاد تأکید نموده اند که برخی از آنها را در جلوتر خواهم آورد و این احادیث حتی بر عوام مسلمانان مخفی و پوشیده نیست و از آنها آگاهی دارند چه برسد که خواص و اهل علم آنان، ولی آنچه در این احادیث مخفی و پوشیده است این است که این احادیث بر این دلالت دارند که ضروری بودن التزام به راه مسلمانان واقعی در فهم کتاب الله و سنت و وجوب و تأکید این مطلب است و این مطلبی است که بسیاری از خواص در آن سهو نموده و از ضروری بودن و لازمی بودن آن تغافل می ورزند، چه رسد به کسانی که مشهور به (جماعت تکفیری) اند و یا برخی از گروهای که خود را به جهاد منتسب می دانند ولی در کنه و حقیقتشان گروهای شکسته خورده ومنشعب از تکفیریها اند، این (خواص) و آن (تکفیریها) شاید افرادی نیک و مخلص باشند ولی این تنها کافی نیست تا فرد را در نزد الله عز وجل از پیروزان و کامیبان بگرداند، بلکه برای هر مسلمانی ضروری و لازمی است که دو چیز باهم داشته باشد:
1- اخلاص راست و درست در نیّت برای الله عزو جل.
2- پیروی نیک و درست از آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بر آن بوده است.
پس تنها این کافی نیست که فرد در عمل به قرآن وسنت مخلص و تلاشگر بوده و داعی به این دو باشد ؛ بلکه مزید برآن باید راه و روشش راست و درست باشد و این فی الواقع امکان ندارد مگربا پیروی نمودن از آن چه که سلف صالح امت اسلامی رضی الله عنهم بر آن بوده اند.
بخــــــش (اوّل)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ستایش شایسته و از آن معبود به حقی است که ما ستایشش گفته ، از او کمک خواسته و از او طلب آمرزش می کنیم، و از شرور و بدیهای خودمان و کردار زشت و بدمان به الله پناه می بریم، هر کسی را که الله هدایت می نماید برایش گمراه کننده ای نیست و هر کسی را که او گمر اه می کند برایش هدایت دهنده ای نیست وگواهی می دهم که بجز الله دیگرمعبود به حقی نیست اویکتا و بی شریک است و گواهی می دهم که محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده الله است.
اما بعـــــد:
همانا مسأله تکفیر بطور عموی (نه برای حکام تنها؛ بلکه برای ملتها و رعیتها نیز) یک فتنه ی بسیار بزرگی است که باعث ایجادش یکی از گروهای اسلامی قدیمی مشهور به خوارج بوده است،و با اسف شدید برخی از داعیان ومتحمسان گاهی با نام قرآن وسنت پا را فراتر از دستورات قرآن و سنت می گذارند (و دچار فتنه تکفیر می شوند).
سبب اصلی این جریان به دو چیز باز می گردد:
یکی ازآن دو سبب: کم علمی (این افراد) است.
و سبب دومی: که بسیار مهم نیز می باشد این است: که این (تکفیریها) دین را برابر با قواعد شرعی که اساس و بنیاد دعوت درست اسلامی بر او نهاده شده یاد نگرفته ونفهمیده اند (قواعدی) که خروج از آنها در حقیقت باعث انحراف تمام گروهای منحرفی شده که از جماعت و (طائفه منصوره) بیرون شده اند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در احادیث زیادی از آن تعریف و تمجید نموده است و بلکه پروردگار عزوجل ما بیان نموده که هر کس از آن (جماعت و طائفه منصوره) بیرون شوداو با الله و رسولش سر مخالفت بر داشته است.
و این مطلب در این گفته الله عز وجل چنین آمده است:
وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیراً (سوره نساء آیه 115)
ترجمه : و هر کس که با پیامبر مخالفت و دشمنی می کند ، بعد از آن که هدایت برایش روشن شده است ، و ( راهی ) علاوه از مؤمنان در پیش می گیرد ، او را به همان جهتی که دوستش داشته است رهنمود می گردانیم و به دوزخش داخل می گردانیم ، و دوزخ چه بد جایگاهی است !
این جریان برای اهل علم واضح و روشن است که الله متعال تنها نگفته ؛(هر کس با رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بعد از واضح شدن هدایت برایش؛ مخالفت کند)، بلکه بهمراه مخالفت با رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پیروی از غیر راه مؤمنان را نیز مطرح نموده است و فرموده: وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیراً (سوره نساء آیه 115)
ترجمه : و هر کس که با پیامبر مخالفت و دشمنی می کند ، بعد از آن که هدایت برایش روشن شده است ، و ( راهی ) علاوه از مؤمنان در پیش می گیرد ، او را به همان جهتی که دوستش داشته است رهنمود می گردانیم و به دوزخش داخل می گردانیم ، و دوزخ چه بد جایگاهی است !
پس پیروی از راه مؤمنان و پیروی نکردن از راه آنان از جهت مثبت و منفیش بودنش یک جریان بسیار مهمی است لذا هر کس از راه مؤمنان پیروی نمود: او به نزد پروردگار جهانیان ازنجات یافتگان است و هر کس مخالف راه مؤمنان باشد : برایش جهنم کافی است و بدجایگاهی است.از همین جاست که گروهای بسیار زیادی در گذشته و عصر حاضر گمراه شدند زیرا آنان تنها به این بسنده نکردند که خود را ملتزم به رفتن برراه مسلمانان واقعی ندانستند بلکه (مزید برآن ) بر عقلهایشان سوار شده ودر تفسیر قرآن و سنت ازخواهشاتشان پیروی نموده اند و سپس بر آن نتائج بسیار خطرناکی را بنا نموده و از آن طریقه و روشی که سلف صالح رضی الله عنهم اجمعین برآن بودند؛ بیرون شدند.
وبراین قسمت از آیه (وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ) در احادیث صحیح و زیادی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بسیار زیاد تأکید نموده اند که برخی از آنها را در جلوتر خواهم آورد و این احادیث حتی بر عوام مسلمانان مخفی و پوشیده نیست و از آنها آگاهی دارند چه برسد که خواص و اهل علم آنان، ولی آنچه در این احادیث مخفی و پوشیده است این است که این احادیث بر این دلالت دارند که ضروری بودن التزام به راه مسلمانان واقعی در فهم کتاب الله و سنت و وجوب و تأکید این مطلب است و این مطلبی است که بسیاری از خواص در آن سهو نموده و از ضروری بودن و لازمی بودن آن تغافل می ورزند، چه رسد به کسانی که مشهور به (جماعت تکفیری) اند و یا برخی از گروهای که خود را به جهاد منتسب می دانند ولی در کنه و حقیقتشان گروهای شکسته خورده ومنشعب از تکفیریها اند، این (خواص) و آن (تکفیریها) شاید افرادی نیک و مخلص باشند ولی این تنها کافی نیست تا فرد را در نزد الله عز وجل از پیروزان و کامیبان بگرداند، بلکه برای هر مسلمانی ضروری و لازمی است که دو چیز باهم داشته باشد:
1- اخلاص راست و درست در نیّت برای الله عزو جل.
2- پیروی نیک و درست از آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بر آن بوده است.
پس تنها این کافی نیست که فرد در عمل به قرآن وسنت مخلص و تلاشگر بوده و داعی به این دو باشد ؛ بلکه مزید برآن باید راه و روشش راست و درست باشد و این فی الواقع امکان ندارد مگربا پیروی نمودن از آن چه که سلف صالح امت اسلامی رضی الله عنهم بر آن بوده اند.
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 12 آذر 1395 ساعت 23:52 توسط سجاد
| تعداد بازديد : 127